loading...
فارسی ناز، دیدنی ها، کامپیوتر، خبری، پزشکی، مذهبی، عکس، مطالب جالب و خواندنی، آموزشی
Admin بازدید : 69 پنجشنبه 23 خرداد 1392 نظرات (0)

یک روز مردی در حال عبور از خیابان کودکی را مشغول جابجایی بسته ای دید که از خود کودک بزرگتر بود،
پس به نزدیکش رفت و گفت: عزیزم بگذار تا کمکت کنم.
مرد وقتی خواست بسته را بردارد دید که حتی حملش برای او مشکل است چه برسد به این بچّه.
کمی که رفتند مرد از کودک پرسید چرا این بسته را حمل می کند؟
کودک در پاسخ گفت: که پدرش از او خواسته است.
مرد پرسید: چرا پدرت خودش این کار را انجام نداد؟ مگر نمی دانست که حمل این بسته برایت چقدر سخت است؟
کودک جواب داد: اتفاقا مادرم هم همین حرف را به پدرم زد ولی او گفت:
"خانم بالاخره یه خری پیدا می شه به این بچّه کمک کنه دیگه!"

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 81
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 16
  • بازدید امروز : 97
  • باردید دیروز : 112
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 369
  • بازدید ماه : 836
  • بازدید سال : 4,460
  • بازدید کلی : 75,758
  • کدهای اختصاصی